نهاد مردمی

با توجه به ضرورت اتحاد نيروهای فراحزبی ـ فرا ايدئولوژيک، چرا «شبکه سکولارهای سبز» و «نهاد مردمی»، که دارای مواضع و اهداف مشترکی هستند با يکديگر همکاری نمی کنند و يا حتی در هم ادغام نمی شوند تا الگوئی برای اتحاد ديگر نيروها شده و هسته ای برای همکاری های آينده اپوزيسيون بوجود آورند؟ به اين پرسش چگونه می توان پاسخ داد؟ آيا واقعاً اين دو سازمان کاملاً مشابهند؟ اگر نيستند تفاوت هاشان چيست؟ يا، به کلام ديگر، موانع اتحادشان را چگونه می توان مشخص کرد؟ و اگر موانعی هستند که وجود حقيقی دارند برای رفع آنها چه بايد کرد؟
 

چگونه می توان به جامعه ای بی تبعيض رسيد؟

در اينکه جامعهء ما دچار تبعيضات گسترده و فراوان است شکی نيست: تبعيض بين زن و مرد، تبعيض بين اقوام، تبعيض بين اقليت ها، بين مسلمان و کافر، بين مسلمان و صاحبان ديگر اديان، بين مسلمان شيعه و مسلمان سنی، بين شيعهء 12 امامی و شيعه های 5 و 7 امامی، بين شيعهء 12 امامی معتقد به ولايت فقيه و شيعهء 12 امامی بی اعتقاد به آن، بين درويش شيعه و غير درويش شيعه، بين... در واقع هيچ کجای اين جامعه نيست که زخمی از تبعيض را بر تن نداشته باشد. و تبعيض سرچشمهء خشم و درد و اعتراض است و، در نتيجه، حکومت تبعيض آفرين هر روز خشن تر و سرکوبگر تر می شود. آيا بايد تبعيض پديده ای فرهنگی دانست يا سياسی؟ آيا می توان اميد داشت که با کار فرهنگی بتوان تبعيض را برانداخت؟ براستی راه های از ميان برداشتن اين تبعيضات چيست؟ آيا سرنگونی حکومت فعلی می تواند به تنهائی رفع همهء اين تبعيضات را تضمين کند؟